ناگفتههای فخیم زاده درباره تهیه کنندهای که اعدام شد
تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۷۰۸۶۴
به گزارش تابناک به نقل از همشهری آنلاین، مهدی فخیم زاده در خاطرات خود می نویسد: فیلمنامه میراث من، جنون تمام شد و به تشویق محمدعلی نجفی که میخواست هرجور شده چرخ تولید رو راه بندازه، تصمیم گرفتم بسازم. رفتم سراغ فرزانه تاییدی و منوچهر فربد. هر دو از بازیگران سرشناس تئاتر بودن. فیلمنامه رو خوندن و قبول کردن.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مشغول انتخاب محلهای فیلمبرداری بودم که رضا شمشادیان آمد سراغم. شمشادیان از بچه های مطبوعات بود و بیشتر کار تبلیغات فیلمها را بر عهده داشت. گفت: شنیدم داری فیلم شروع میکنی؟
یکی از جلسات دادگاه کودتای «نوژه»گفتم: آره.
گفت: تهیه کننده نمیخوای؟
گفتم: مگه این روزها تهیه کننده پیدا میشه؟
گفت: یک نفر رو سراغ دارم که می خواد توی فیلم سرمایه گذاری کنه.
گفتم: چه جور آدمیه؟
گفت: آدم دم کلفتیه.
گفتم: اسمش چیه؟
گفت: قبلا کریم رشتی زاده بوده ولی حالا عوض کرده و گذاشته کریم امیر فرزان. رابطه اش با انقلابیون خیلی خوبه. همین الان دو تا مجله داره.
گفتم: باشه، بیارش.
فکر کردم اگه در این موقعیت خودم پول نگذارم بهتره، چون معلوم نبود فردا چه اتفاقی بیفته. رشتی زاده یا همون امیر فرزان اومد. قصه رو براش تعریف کردم و گفتم چه قراردادهایی بسته ام. هم از قصه خوشش اومد و هم قراردادها رو قبول کرد. بلافاصله چکی کشید و تمام پولهایی که تا اون موقع هزینه کرده بودم، یه جا پرداخت کرد.
با خودم هم به عنوان کارگردان، هنرپیشه و فیلمنامهنویس قرارداد بست. قرار شد تا ده روز دیگه فیلم رو شروع کنیم اما ماجرا به همین خوبی که شروع شده بود جلو نرفت. چون از فردا همین آقای فرزان هر روز زنگ می زد و جلسه میگذاشت و ایده تازه مطرح میکرد. یه روز گفت: به نظرم بهتره شما خودت بازی نکنی.
گفتم: آقا در حال حاضر کسی بهتر از من نمیتونه این نقش رو بازی کنه. من از هر کسی به این نقش نزدیکترم، اصلا روی خودم این نقش رو نوشتم.
روز دیگه گفت: قصه اگر این جوری بشه و اون جوری تموم بشه، بهتره.
دیدم تغییراتی که میخواد بده مشکوکه، بوی سیاسی میده. قصه رو میبره طرف مسائل گروهی و عقیدتی.
گفتم: درست نیست آقا، این قضیه جنبه روانشناسی داره، اگه این کار رو بکنیم کل قصه به هم میریزه.
بالاخره یه روز اومد و گفت: من یه فکر خوب دارم. بهتره نقش زن فیلم رو بدیم فروزان بازی کنه.
گفتم: مگه میذارن فروزان بازی کنه؟
گفت: شما چیکار داری؟ بسپر به من، هر کاری بخوام میتونم بکنم.
دیدم طرف سرش بوی قرمه سبزی میده و با این حرف ها و کارها ممکنه، بلایی سر ما بیاره. بهش گفتم: ببین عزیزم، من از این کارها نمیکنم. من یه حرفه ای ام و همیشه مجبورم شرایط رو در نظر بگیرم.
گفت: من تهیه کننده فیلمم و شما باید به نظرات من توجه کنی.
گفتم: ما یه همچین قراری نداشتیم.
گفت: این حق منه.
گفتم: نه، شما این فیلمنامه رو این جوری و با همین آدم هایی که قرارداد بسته بودم پذیرفتی.
گفت: اگه قبول نکنین من همین الان پروژه رو میخوابونم.
گفتم: شما نمیتونی فیلم رو بخوابونی، تنها کاری که میتونی بکنی اینه که همین الان هر چی خرج کردی رو بگیری و بری کنار.
یه خرده فکر کرد و گفت: باشه بده.
شاید خیال میکرد من دارم بلوف میزنم. اما من همون جا دسته چکم رو درآورده و هر چی هزینه کرده بود یک جا پرداخت کرده و برگشتم سر خونه اول. دوباره خودم شدم تهیه کننده فیلم و پونزده روز بعد هم فیلمبرداری رو با خانم تائیدی و منوچهر فربد شروع کردم.
دو ماه بعد تقریبا بدون هیچ مشکل خاصی فیلمبرداری تموم شد و رفتم دنبال مونتاژ و کارهای فنی فیلم.
هفت هشت ماه گذشت. اوائل سال ۱۳۵۹ بود که همه از کودتای نوژه حرف میزدن و میگفتن یه عده از نظامی ها قصد کودتا داشتن که خنثی شده و همه رو دستگیر کردن. یه روز شمشادیان اومد استودیو. گفت: فخیم! فهمیدی تهیهکننده تو رو اعدام کردن؟
با تعجب گفتم: گفتم: کدام تهیهکننده؟
گفتَ: کریم رشتی زاده.
گفتم: اعدامش کردن؟
گفت: آره.
گفتم: برای چی؟
گفت: جزو کودتاچی ها بوده؟
گفتم: مگه ارتشی بود؟
گفت: نه، ولی با اون ها همکاری داشته.
بعد روزنامهای که خبر اعدام تعدادی از کودتاچیها رو چاپ کرده بود از جیبش درآورد و اسم کریم رشتی زاده رو نشونم داد.
برق از کله ام پرید و گفتم: دیدی، نزدیک بود ما رو هم با خودش ببره.
منبع: کتاب سینما و من، مهدی فخیمزاده، نشر مولف
منبع: تابناک
کلیدواژه: مهسا امینی صولت مرتضوی الناز رکابی اسرا پناهی آنفلوانزا واکسن آنفلوآنزا مهدی فخیم زاده رضا بانکی سینما مهسا امینی صولت مرتضوی الناز رکابی اسرا پناهی آنفلوانزا واکسن آنفلوآنزا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۷۰۸۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مجازات اعدام چقدر بازدارندگی دارد؟
در سال ۱۹۸۹ کلاد جونز به جرم قتل آلن هیلزنداگر بازداشت شد، در حین ارتکاب جرم هیچ شاهد عینی وجود نداشت و تنها دو نفر که خودرویی را در آنسوی خیابان تعمیر میکردند بهعنوان شاهد شناخته شدند. این دو نفر نیز از آنجایی که فاصله زیادی با محل جرم داشتند نمیتوانستند چهره قاتل را تشخیص دهند. اما بهرغم تمامی این موارد کلاد جونز توسط پلیس دستگیر شد و مهمترین مدرک پلیس از حضور وی در صحنه جرم، تار مویی بود که از او در محل پیدا شد. مهمترین مدرک پلیس، همان تار موی جونز بود که در صحنه جرم پیدا شده بود. در نهایت همان تار موی ساده کار دست جونز داد و در سال ۲۰۰۰ کلاد جونز اعدام شد. با چالشهای فراوان و در نهایت در سال ۲۰۱۰ آزمایش دی. ان.ای روی تار مویی که به کلاد جونز نسبت داده شده بود انجام شد و مشخص گردید این تار مو مربوط به کلاد جونز نیست و او بیگناه اعدام شده بود.
تاریخ علم حقوق پر است از مثالهای آدمهایی که بیگناه اعدام شدهاند و چندین سال بعد بیگناهی آنها مشخص شده است. اما چه سود که پس از اعدام آب رفته به جوی باز نمیگردد و اعدام شاید تنها مجازاتی است که دیگر هیچ راه برگشتی باقی نمیگذارد، زیرا که حق حیات را از فرد میگیرد.
در دهههای گذشته و به دلایل گوناگون استفاده از مجازات یا کیفر اعدام در بسیاری از کشورها یا ممنوع شده یا تا حد بسیار زیادی کاهش یافته است. اما در برخی کشورها نیز اینگونه نیست. به طور کلی هدف از مجازاتها کاهش میزان جرم و جنایت است، اما حداقل در ایران پژوهشها حاکی از این هستند که اعدام نقش بازدارندگی در ابتلا به جرم و جنایت نداشته است. خبرگزاری فارس در گزارشی اعلام کرده بود؛ پژوهشهای انجام شده در این حوزه نشان میدهد که کیفر اعدام و ترس از آن برای ایجاد ارعاب و واهمه در نهاد اشخاصی که مصمم به ارتکاب این جرائم هستند، موثر واقع نشده است. در این پژوهشها تاثیر کیفر اعدام در بازداری از جرائم جنسی مستوجب اعدام، قتل عمد و مواد مخدر مورد بررسی قرار گرفته بود. مواجهه با جرم از طریق دستگیری و مجازات از طریق سلب حیات (اعدام) مبارزه با معلول است و چاره قطعی کنترل رفتارهای مجرمانه نیست. اما اینکه چرا همچنان بر حکم اعدام تاکید ورزیده میشود محل بحث و پیگیری است.
کاهش میزان مجازات اعدام در برخی کشورها که این اتفاق برای آنها افتاده است پس از سالها فعالیت و به دلایل متعددی اتفاق افتاده است که برخی از این دلایل بر شرح زیر هستند:
اعدام بالاترین حد نفی حقوق بشر است
قوانین بینالمللی که توسط سازمان جهانی حقوق بشر (UDHR) در سال ۱۹۴۸ تبیین شده است مشخصا اجازه گرفتن حیات دیگری را میگیرد و اعلام میکند اعدام در هر موردی حقوق اولیه بشر را نقض میکند. مساله این است که کسانی که به دیگران صدمه وارد میکنند، اغلب خود قربانی خشونت دیگران بودهاند. ضربه ناخوشایند حاصل از خشونت، پیامد زیادی بر کسانی دارد که از آن رنج بردهاند و ممکن است موجب متجاوز شدن خود آنها شود. این وضعیت ممکن است با مشکلات اجتماعی رایج مثل نابرابری و تبعیض، فقر، ناکارآمدی نهادی، اعتیاد و سوء مصرف، غفلت، بیماری روانی، یا ناتوانی ذهنی تشدید شود و چرخهای از جرائم خشونتآمیز ایجاد کند که احتمالاً میشد از آن پیشگیری کرد تا هرگز رخ ندهد.
اعدام، بازدارنده جرم است؟
افراد طرفدار مجازات اعدام اغلب میگویند که این کار یک عامل بازدارنده مفید برای شنیعترین جنایات در جامعه است. اما همانطور که شواهد بینالمللی نیز نشان میدهند، مجازات اعدام نقش بازدارندگی ندارد. گزارشی در سال ۲۰۱۲ توسط محققان در شورای ملی تحقیقات آکادمیهای آمریکا نشان داد که ایالتهایی از ایالات متحده آمریکا که از مجازات اعدام استفاده میکنند نرخ قتل مشابهی با ایالتهایی دارند که از این مجازات استفاده نمیکنند.
احتمال تبدیل اعدام به ابزاری سیاسی؟
تجربه تاریخی در کشورهای مختلف نشان میدهد اگر مقامات قضایی فرد مجرم را به شکل یک تهدید برای نظام سیاسی آن کشور ببینند، احتمال خیلی بیشتری وجود دارد که به اعدام محکوم شود. درواقع، در برخی کشورهای دنیا، از صدور احکام اعدام برای فعالان مخالف نظام سیاسی آن کشور بسیار استفاده میشود.
در صدور احکام اعدام تبعیض نژادی بسیار تاثیرگذار است
بر اساس پژوهشی در ایالات متحده، شواهد گستردهای از تعصب نژادی در مورد مجازات اعدام وجود دارد. اگر فردی عضو یک گروه اقلیتی باشد احتمال خیلی بیشتری برای محکوم شدن او به اعدام وجود دارد. به عنوان مثال یک مطالعه در سال ۲۰۰۷ در کانِکیکات (Connecticut) نشان داد که متهمان آمریکایی-آفریقایی تبار سه برابر بیشتر از متهمان سفیدپوست مجازات اعدام شامل حالشان میشود.
ماجرای مجازات اعدام در چین و عربستان
معمولا کشورهایی که بیشترین افراد را اعدام میکنند اغلب همان کشورهایی هستند که نگرانی جدی در مورد عادلانه بودن سیستم قضایی آنها وجود دارد. مثلا چین که جز اعدامکنندهترین کشورها به حساب میآید صدور احکام اعدام در آن به دور از شفافیت است و استفاده از مجازات اعدام در این کشور به عنوان یک راز دولتی تلقی میشود. حتی نمیتوان با اطمینان در مورد تعداد افرادی که سالیانه در این کشور اعدام میشوند نظر داد. یا در عربستان احکام اعدام گاهی بر اساس اعترافات زندانیان که تحت شکنجه به دست میآید صادر میشوند.
پس از سالیان طولانی و با بررسی آسیبها و پیامدها، مجازات اعدام در دنیا رو به کاهش است هر چند برخی کشورها همچنان از آن بسیار استفاده میشود و هر جامعهای نیاز دارد در این باره به پژوهش و بررسی اثرات، پیامدهای این پدیده و حقوق انسانی افراد بپردازد.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی